باران خورشید

مرداب به رود گفت:چه کردی که زلالی....؟ جواب داد گذشتم

باران خورشید

مرداب به رود گفت:چه کردی که زلالی....؟ جواب داد گذشتم

مادر و پسر . . . .

مادره خطاب به پسرش: نیوتن رو میشناسی ؟
پسره: نه، کی هست ؟

مادره: اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش !

پسره: خیلی خوب، پروین خانوم رو میشناسی ؟

مادر: نه !!!

پسره: اگه به جای من به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش... 

نظرات 1 + ارسال نظر
فروزا دوشنبه 30 بهمن 1391 ساعت 14:48 http://feroza.ir

خیلی با حال بود ممنون بهم سر زدی گلی بازم سر بزن خوشحال میشم

ممنونم دوست عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد