-
شعر آهنگ Dolphin-Alexander Rybak
شنبه 2 دی 1391 17:03
Alexander Rybak Dolphin Drifting alone Where am I to go The purpose in me Sadly I don't know Who'll take my hand I'm sailing in the sand Nothing to enjoy Feeling quite destroyed But I know a magic dolphin Swimming above the world And in my dreams it promised me That someday I'll find my girl No one to love No one to...
-
شعر آهنگ Fairytale-Alexander Rybak
شنبه 2 دی 1391 16:56
Alexander Rybak Fairytale Years ago, when I was younger I kinda liked, a girl I knew She was mine, and we were sweethearts That was then, but then it's true I'm in love, with a fairytale Even though it hurts Cause I don't care if I lose my mind I'm already cursed Everyday, we started fighting Every night, we fell in...
-
به دنبال تکه گمشده . . . . .
شنبه 2 دی 1391 13:52
چند سالی میگذشت که دایره آبی قطعه گمشده خود را پیدا کرده بود.اکنون صاحب فرزند هم شده بود، یک دایره آبی کوچک با یک شیار کوچک . . . زمان میگذشت و دایره آبی کوچک، بزرگ میشدهر چقدر که دایره بزرگ تر میشد شعاع آن هم بیشتر میشد و مساحت شیار که دیگر اکنون تبدیل به یک فضای خالی شده بود نیز بیشتر. آنقدر این فضای خالی زیاد شد و...
-
سگ . . . . .
شنبه 2 دی 1391 12:31
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید . کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود: " لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین " . ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت .سگ هم کیسه راگرفت و رفت . قصاب که...
-
یکی از بستگان خدا . . . .
دوشنبه 20 آذر 1391 21:46
شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی.پسرک، در حالیکه پاهای برهنهاش را روی برف جابهجا میکرد تا شاید سرمای برفهای کف پیادهرو کمتر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه میکرد.در نگاهش چیزی موج میزد، انگاری که با نگاهش ، نداشتههاش رو از خدا طلب میکرد، انگاری با چشمهاش آرزو میکرد.خانمی...
-
واقعنااااااااااا!!!!!!!!!
دوشنبه 20 آذر 1391 21:38
کافیه از یکی خوشت بیاد؛ یا میمیره، یا فلج میشه، یا برمی گرده به رابطه قبلیش؛ در بهترین حالتم میره خارج!!! میدونید اون زنی که برای اولین بار عبارت ِ "مردا همه مثل همه ن" رو به کار برد، یه زن چینی بود که شوهرشُ تو بازار گم کرده بود؟ هم اومدIPhone5 و تو نیومدی، خاک برسرت . .. توهمه ی رابطه ها همیشه یکی خرتره......
-
علت گرانی دلار یافت شد . . . . .
دوشنبه 20 آذر 1391 21:32
معاون ارزی و مالیاتی بانک مرکزی در جمع خبرنگاران گفت: ما خیلی بررسی کردیم و بالاخره متوجه شدیم که این افزایش ساعتی نرخ دلار به دلیل عدم توانایی آمریکا در ثابت نگه داشتن ارزش پول ملی خودشه و هیچ ارتباطی به ما نداره !!!!!! خبرنگاران بعد از شنیدن این تحلیل هوشمندانه نعره ها زدندی و خشتک ها دراندندی و سر به بیابانهای...
-
فرق دیوانه و احمق . . . . .
دوشنبه 20 آذر 1391 21:25
خودرو مردی در هنگام رانندگی، درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبورشد همانجا به تعویض لاستیک بپردازد. هنگامی که سرگرم این کار بود، ماشین دیگری به سرعت ازروی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت وآنها را به درون جوی آب انداخت و آب مهره ها را برد. مرد حیران مانده بود که چکار کند. تصمیم گرفت که ماشینش را همان جا...
-
دیه . . . .
سهشنبه 23 آبان 1391 11:42
چه وقت زنان خدا را شکر می کنند؟ زن رو به خدا کرد و گفت: چرا باید دیه ما نصف مردها باشد؟ خداوند مهربانانه فرمود: عزیز من ! اگر تو را بکشند، به شوهرت شصت میلیون می رسد، ولی اگر او را بکشند تو صاحب صد و بیست میلیون می شوی !!! زن خندید و گفت: خدایا حکمتت را شکر
-
داستان خلقت زن . . . .
سهشنبه 23 آبان 1391 11:34
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت. فرشتهای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟" خداوند پاسخ داد: "دستور کار او را دیدهای؟ باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. دامنی داشته...
-
تشکر . . .
شنبه 15 مهر 1391 19:31
سلام به همه دوستای خوبم .اومدم اینجا که از همتون به خاطر نظراتتون و وقتی که برای خوندن وبلاگم گذاشتید تشکر کنم. امیدوارم در آینده بتونم با کمک نظرات شما مطالب بهتری رو براتون بذارم. بازم از همگی ممنونم. *-:
-
آرامش . . .
دوشنبه 20 شهریور 1391 11:29
آرامش پادشاهی جایزه بزرگی برای هنرمندی گذاشت که بتواند به بهترین شکل، آرامش را به تصویر بکشد. نقاشان بسیاری آثار خود را به قصر فرستادند. آن تابلو ها، تصاویری بودند از خورشید به هنگام غروب، رودهای آرام، کودکانی که در چمن می دویدند، رنگین کمان در آسمان، و قطرات شبنم بر گلبرگ گل سرخ. پادشاه تمام تابلو ها را بررسی کرد،...
-
آخرش هیچی نشدیم . . .
دوشنبه 20 شهریور 1391 11:09
ته دیگِ طلایی رنگِ خوشمزه هم نشدیم, دو نفر سرمون دعوا کنند. شلغمم نشدیم, یکی کوفتمون کنه, خوب شه.....!! ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن دریاچه...
-
عجایب هفت گانه . . . .
دوشنبه 20 شهریور 1391 10:56
معلمی از یک گروه از دانش اموزان خواست اسامی عجایب هفتگانه را بنویسند... علیرغم اختلاف نظر ها، اکثرا اینها را جزو عجایب هفت گانه نام بردند: اهرام مصر تاج محل دره بزرگ (به نام گراند کانیون در امریکا) کانال پاناما کلیسای پطرس مقدس دیوار بزرگ چین آبشار نیاگارا آموزگار هنگام جمع کردن نوشته های دانش آموزان، متوجه شد که یکی...
-
قدر خانواده ات را بدان . . . .
دوشنبه 20 شهریور 1391 10:46
با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم اووه !! معذرت میخوام. من هم معذرت میخوام. دقت نکردم ... h ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم کمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم .دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد همینکه برگشتم به...
-
هیچکس تنها نیست . . .
دوشنبه 20 شهریور 1391 10:28
اگر آنگونه که با تلفن همراهتان برخورد میکنید با همسرتان بر خورد میکردید اکنون خوشبخترین فردِ دنیا بودید اگر هر روز شارژش میکردید باهاش در روز از همه بیشتر صحبت میکردید پایِ صحبتهایش می نشستید ... پیغامهایش را دریافت میکردید پول خرجش میکردید براش زیور آلاتِ تزئینی میخرید دورش یک محافظ محکم میکشیدید در نبودش احساسِ...
-
داستان خلقت زن . . .
شنبه 4 شهریور 1391 16:44
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت. فرشتهای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟" خداوند پاسخ داد: "دستور کار او را دیدهای؟ باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. دامنی داشته...
-
قاچاقچی با هوش . . . .
جمعه 27 مرداد 1391 18:20
مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد. او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی میپرسد : « در کیسه ها چه داری؟». او میگوید «شن» مامور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود ، یک شبانه روز او را بازداشت میکند ، ولی پس از بازرسی فراوان ، واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد. بنابراین به او اجازه عبور میدهد. هفته بعد...
-
شرایط عجیب یک خانم برای ازدواج . . . .
دوشنبه 23 مرداد 1391 01:00
یکی از تازهترین استفتائات از آیتالله مکارم شیرازی سوال خانمی است که نظر آیتالله مکارم شیرازی را را نسبت به شروط مورد علاقه او برای عقد ازدواج جویا شده است. به گزارش قانون، این خانم، شروط را در اینترنت دیده است و پس از مشورت با دوستان خود، آن را با خواستگار خود هم مطرح نموده است اما پس از موافقت خواستگار با این...
-
معذرت خواهی به سبک بچه زرنگ ها . . . .
دوشنبه 23 مرداد 1391 00:48
کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟ بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده . نامه شماره یک سلام خدای...
-
پایان نامه . . . .
دوشنبه 23 مرداد 1391 00:27
یک روز آفتابی، خرگوشی خارج از لانه خود به جدیت هرچه تمام در حال تایپ بود. در همین حین، یک روباه او را دید. روباه: خرگوش داری چیکار می کنی؟ خرگوش: دارم پایان نامه می نویسم.. روباه: جالبه، حالا موضوع پایان نامه ات چی هست؟ خرگوش: من در مورد اینکه یک خرگوش چطور می تونه یک روباه رو بخوره، دارم مطلب می نویسم. روباه: احمقانه...
-
15 کاربرد مختلف خمیردندان . . . .
دوشنبه 23 مرداد 1391 00:24
از خمیر دندان برای تمیزشدن، سفید شدن، حذف لکه ها، بازیابی و محافظت از مینای دندان استفاده می شود. اما خمیردندان قابلیت های شگفتی در کنار تمیز کردن دندان های ما دارد. می توان باعث تسکین برخی دردها و خلاص شدن از شر لکه ها و بوی تند و بسیاری موارد دیگر بشود. 01) تسکین تحریک ناشی از گزش حشره ها ، زخم ها و تاول ها. ناراحتی...
-
آرزوی زن بودن . . . .
سهشنبه 17 مرداد 1391 12:48
مردی ناخوش و خسته شده بود از اینکه باید هر روز به سر کار برود درحالیکه همسرش در خانه به سر می برد. و به علاوه به او حسودیش شد، چرا که همسرش تعاریف و آرزو و تبریک بسیاری در روز زن دریافت کرده بود. دلش خواست که همسرش بفهمد که او چه کارهایی انجام می دهد. پس آرزو کرد:خدای عزیزم، من هر روز، روزی 8 ساعت سر کار می روم...
-
یک شکم سیر محبت . . . !!!
پنجشنبه 12 مرداد 1391 20:23
پدر آمد از راه ؛ دست هایش خالی ! کودکان چشم به دستان پدر … سفره خالی را پدر ، از پنجره بیرون انداخت ! سفره قلبش را ، بار دیگر گسترد ! بچه ها آن شب هم مثل دیگر شب ها ، یک شکم سیر محبت خوردند ... !
-
قضاوت . . . !!!
پنجشنبه 12 مرداد 1391 20:10
زن و شوهر جوانی به محله جدیدی اسبابکشی کردند. روز بعد ضمن صرف صبحانه، زن متوجه شد که همسایهاش درحال آویزان کردن رختهای شسته است و گفت: لباسها چندان تمیز نیست. انگار نمیداند چطور لباس بشوید. احتمالا باید پودر لباسشویی بهتری بخرد.همسرش نگاهی کرد اما چیزی نگفت. هربار که زن همسایه لباسهای شستهاش را برای خشک شدن...
-
نامه یک نی نی معترض . . . !!!
یکشنبه 8 مرداد 1391 12:35
آقای پدر! در کمال احترام خواهشمندم اینقدر لب و لوچه ی پیاز خورده ی غیر پاستوریزه، و سار و سیبیل سیخ سیخی آهار نشده ات را به سر و صورت حساس من نمالید. خانوم مادر! جیغ زدن شما هنگام شناسایی اجسام داخل خانه توسط حس چشایی من، نه تنها کمکی به رشد فکری من نمی کنه، بلکه برای شیر شما هم مضر است!!! لازم به ذکر است که سوسک هم...
-
زن . . . همیشه . . . همه جا . . . حضور دارد . . .
یکشنبه 8 مرداد 1391 12:25
زن سینههای برجسته نیست موی مش کرده ابروی برداشته لبانِ قرمز نیست زن لباسِ سفید ... شب با شکوه عروسی بوی خوشِ قرمه سبزی هوسِ شبهای جمعه قرارهایِ تاریکی ، کوچه پشتی، تویِ یک ماشین نیست زن خون ریزی کمر دردِ ماهانه پوکی استخوان یک زنِ پا بماه حال تهوع استفراغ دردهای زایمان مادر بچهها نیست زن عصایِ روزهای پیری...
-
روایت یک مادر . . .
یکشنبه 1 مرداد 1391 13:06
این روایت یک مادر است از یک روز گرم تابستانی که دخترش اسیر نیروهای گشت ارشاد شده است. این روایتی «زیبا» از یک حادثه «زشت» است اما حتما بخوانید و باور کنید که گاه مردمِ شهر از هزاران روزنامه نگار حرفه ای، گزارشگر تر اند....تصویر سازی این مادر واقعا بی نظیر است: - الو مامان سلام. خوبی؟ مامان نگران نشی ها، من الان تو...
-
همه چی آرومه . . . . . !!!!
چهارشنبه 28 تیر 1391 19:36
همه چی آرومه / همه چی تأمینه این چقدر خوبه که /قیمتا پایینه! همه چی آرومه /مسولا خوابیدن شک نداری دیگه /تو به اوضاع من همه چی آرومه /من چقدر خوشحالم صد تومن تو جیبم /به خودم می بالم! تو داری می میری /ازچشات معلومه من فقط بیکارم /همه چی آرومه بگو این آرامش /تا ابدپابرجاست بگو از یارانه /این تورم بی جاست
-
ما چطوری یاد گرفتیم دیکته بنویسیم . . . . .؟؟؟!!!!
چهارشنبه 28 تیر 1391 19:22
ما واسه صداهای کاملا مشابه، حروف مختلف داریم واسه این صدا ۲ تا حرف داریم: ت، ط واسه این ۲ تا: هـ، ح واسه این ۲ تا: ق، غ واسه این ۲ تا: ء، ع واسه این ۳ تا: ث، س، ص و واسه این ۴ تا: ز، ذ، ض، ظ این یعنی: «شیشه» رو نمیشه غلط نوشت «دوغ» رو میشه ۱ جور غلط نوشت «غلط» رو میشه ۳ جور غلط نوشت «دست» رو میشه ۵ جور غلط نوشت...