Alexander Rybak
Dolphin
Drifting alone
Where am I to go
The purpose in me
Sadly I don't know
Who'll take my hand
I'm sailing in the sand
Nothing to enjoy
Feeling quite destroyed
But I know a magic dolphin
Swimming above the world
And in my dreams it promised me
That someday I'll find my girl
No one to love
No one to lose
All by myself
This is what I choose
Lovers everywhere
Why should I even care
Will I ever change
That would sure be strange
But I know a magic dolphin
Swimming above the world
And in my dreams it promised me
That someday I'll find my girl
She has the taste of summer
Cute shiny eyes of love
And untill I find that girl of mine
I have a friend above
Yes, I have a friend above
'Cause I know a magic dolphin
Swimming above the world
And in my dreams it promised me
That someday I'll find my girl
She has the taste of summer
Cute shiny eyes of love
Until I find that girl of mine
I have a friend above
I have a friend above
Yes, I have a friend above
Alexander Rybak
Fairytale
Years ago, when I was younger
I kinda liked, a girl I knew
She was mine, and we were sweethearts
That was then, but then it's true
I'm in love, with a fairytale
Even though it hurts
Cause I don't care if I lose my mind
I'm already cursed
Everyday, we started fighting
Every night, we fell in love
No one else, could make me sadder
But no one else, could lift me high above
I don't know, what I was doing
When suddenly, we fell apart
Nowadays, I cannot find her
But when I do, we'll get a brand new start
I'm in love, with a fairytale
Even though it hurts
Cause I don't care if I lose my mind
I'm already cursed
She's a fairytale, yeah
Even though it hurts
Cause I don't care if I lose my mind
I'm already cursed
این هم آهنگ ناصر عبدالهی که من خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی دوستش دارم
ناصر جان روحت شاد . . .
"خدانگهدار"
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد...
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد...
راهی نروم که بیراه باشد،
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را...
یادم باشد که روز و روزگار خوش است!
همه چیزروبه راه و بر وفق مراد است و خوب...
تنها دل ما دل نیست...
گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم
تکیه دادم به غرورم تا دیگه از پا نیفتم
گریه کردم گریه کردم ..
چه ترانه بی اثر بود مث مشت زدن به دیوار
اولین فصل شکستن آخرین خدا نگهدار
من به قله می رسیدم اگه هم ترانه بودی
صد تا سد و می شکستم اگه تو بهانه بودی
اگه هم ترانه بودی اگه تو بهانه بودی
گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم..
با تو فانوس ترانه یه چراغ شعله ور بود
لحظه ها چه عاشقانه قاصدک چه خوش خبر بود
کوچه ها بدون بن بست آسمون پر از ستاره
شبا گلخونهء خورشید واژه ها شعر دوباره
واژه ها شعر دوباره...
دست تکون دادن آخر توی اون کوچه خلوت
بغض بی وقفهء آواز گریه های بی نهایت..
گریه کردم گریه کردم اما دردم و نگفتم..
گفتمش دل میخری پرسید چند
؟
گفتمش دل مال تو تنها بخند
خنده کردو دل زدستانم ربود
تا
به خود باز آمدم او رفته بود
دل زدستش روی خاک افتاده بود
جای پایش
روی دل جا مانده بود
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ،
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
، شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید ، باغ صد
خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید ، یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم ، ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام ، بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در
آب ، شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ ، همه دل داده به
آواز شباهنگ
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن ، لحظه ای چند بر
این آب نظر کن
آب آیینه عشق گذران است ، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران
است
باش فردا که دلت با دگران است ، تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم ، سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم
روز
اول که دل من به تمنای تو پر زد ، چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو به من سنگ
زدی من نه رمیدم نه گسستم ، بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام
تو در افتم همه جا گشتم و گشتم ، حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز
نتوانم نتوانم ، اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ، اشک
در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید ، یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم ، نگسستم نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و
شبهای دگر هم ، نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه
گذر هم ، بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
"فریدون مشیری"
نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم
یه امشب غرورو بذارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه
غرورت نذار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دل شکستت کنه
نمیتونی پنهون کنی داغونی
نمیتونی یادش نباشی
به این آسونی
هنوز عاشقیو دوسش داریو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمیتونی پنهون کنی داغونی
نمیتونی یادش نباشی ...
به این آسونی
نذار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بذار چشماتو خیلی آروم رو هم
بزن زیر گریه سبک شی یه کم
یه امشب غرورو بذارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه
غرورت نذار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دل شکستت کنه
نمیتونی پنهون کنی داغونی
نمیتونی یادش نباشی
به این آسونی
هنوز عاشقیو دوسش داریو
نشونش بده اشکای جاریتو
نمیتونی پنهون کنی داغونی
نمیتونی یادش نباشی ...
به این آسونی