باران خورشید

مرداب به رود گفت:چه کردی که زلالی....؟ جواب داد گذشتم

باران خورشید

مرداب به رود گفت:چه کردی که زلالی....؟ جواب داد گذشتم

خیلی مهم . . . خیلی مهم . . . ایدز . . .

چند وقت پیش در یک سالن سینما خانمی احساس کرد شئ نوک تیزی از صندلی به بدن او فرو رفت وقتی که بلند شد تا ببیند چه بوده دید یک سوزنی است که یک یادداشت کوچک هم به آن چسبیده و روی آن نوشته شده: " شما هم به ویروس ایدز مبتلا شدید" مرکز کنترل بیماریها در پاریس موارد مشابه زیادی را اخیراً در شهرهای دیگر نیز گزارش کرده که سوزنهای آزمایش شده همه به ویروس ایدز آلوده بودند. این مرکز همچنین گزارش می کند که سوزن های آلوده در محل دریافت پول عابر بانکها نیز پیدا شده­اند. ما از همه می­خواهیم که برای مواجه نشدن با اینچنین موضوعی احتیاط بسیار زیادی کنند بخصوص قبل از استفاده از صندلی در هر مکان عمومی، آن را به دقت بررسی کنید. و همچنین از همه می خواهیم  که این ایمیل را برای همه دوستان و فامیل بفرستند و برای جلوگیری از این خطر بزرگ اطلاع رسانی کنند. اخیراً پزشکی داستان مشابهی که برای یکی از بیماران مبتلا به ایدز در سینما پریا شهر دهلی اتفاق افتاده بود را نقل می کرد و می گفت آنجا نیز یادداشتی با این عنوان وجود داشته که "به دنیای خانواده ایدزی ها خوش آمدی" به هر حال پزشکان می گویند که 6 ماه طول می کشد تا ویروس کاملاً رشد کرده و شروع به اسیب به سیستم بدن و سلامت قربانی کند و بیمار 5 تا 6 سال میتواند با مقابل مرگ مبارزه کند، هر چند دختری در عرض 4 ماه فوت شد که احتمالاً به دلیل شوک عصبی زیاد بوده است. بنابراین ما باید مراقب مکان های عمومی باشیم.

طمع . . . . .

یک  مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت
"خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"
خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش
آب افتاد!
افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها بر بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُرکنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلندتر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد.
خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!"
آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت!
افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می
خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"
خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!"

آیا عقب ماندگی زیر پوست مملکت من است ؟؟؟؟!!!!


زکریای رازی آمد و رفت! انیشتین آمد و رفت! فروید آمد و رفت ! استیو جابز که به نوعی پدر تکنولوژی نوین بود هم آمد و رفتاما هنوز در همسایگی ما
مادری اسپند دود می کند !
پدری گوسفند می کشد !
با درود


دختری طالع بینی می خواند که شوهرش باید متولد چه ماهی باشد !
پسری پشت ماشینش می نویسد: بیمه قمر بنی هاشم !
هنوز برای ازدواج استخاره می کنند !
هنوز مردی به همسرش به جرمِ کم حجابی!! تهمت فاحشه میزند!
توی چاه پول میریزند و نامه پست می کنند !
از کشتن یک بچه ۱۷ ساله ذوق می کنند !

آیا عقب ماندگی زیر پوست مملکت من است؟!!!


فردوسی:ھدر این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین

ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود

چو مھر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان

ھمه بنده ناب یزدان پاک
ھمه دل پر از مھر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نھاد

بزرگی به مردی و فرھنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود

کجا رفت آن دانش و ھوش ما
چه شد مھر میھن فراموش ما

که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان

چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار

نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟

به یزدان که این کشور آباد بود
ھمه جای مردان آزاد بود

در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر

نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت

از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت

از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد

چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند

به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم

بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن

اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است

بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم

پدر آمرزی . . . .

در روزگار گذشته مردی بود که کفن مردگان می دزدید و نان زن و فرزند خویش می داد و عمری به این کار مشغول بود و همه این سالها، به لعنت خلق گرفتار!
در بستر مرگ فرزند را صدا کرد که فرزندم، من عمری به این کار مشغول بودم و سالهاست که به لعنت خلق گرفتارم ، بیا و بعد از من تو کاری کن که آمرزشی باشد برای پدرت.
پدر مُرد و پسر چندی بعد شغل پدر را دنبال کرد. با این تفاوت که کفن مردگان را که می دزدید هیچ، در ماتحت آنها چوبی طویل نیز فرو می برد ! مردم انگشت به دهن جملگی می گفتند که:
 خدا پدرش را بیامرزد که فقط کفن می دزدید ، اینکه هم کفن می دزدد وهم از خجالت مردگان بدر می آید !
و پسر خوشحال که وصیت پدر را بجای آورده است .
بقول مرحوم عمران صلاحی، (نقل قول از ابراهیم نبوی) حالا حکایت ماست، در این مرز پر گهر هر که بر مسندی می نشیند خلق الله باید پدر بیامرزی برای فرد رفته بگویند.
قصه قصه ی  ماست ........................................

خنده . . . خنده . . . خنده . . .

به خدا سوگند...
 
اگر " لیوان شیشه ای " را در دست راستم
 
و " لیوان یک بار مصرف " را در دست چپم بگذارند...
 
باز در یخچال را باز می کنم و با شیشه آب می خورم!!
*****************
یکی دکتر میشه..
یکی مهندس میشه..
.
.
.
.
منم درس عبرت شدم برا بقیه!!!
 
*****************
میازار موری که دانه کش است!

در مورد مورچه ای که دانه همراه اش نیست فتوایی صادر نشده!

می توانید بیازارید...
 
*****************
گاهی باید دست از سرش برداری ...

و بجاش از پات ،

برای شوت کردنش استفاده کنی ... !
*****************
یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس میکردیم میکشیدیم رو تخته
 
فکر میکردیم خیلی تمیز شد
 
 
بعد که تخته خشک میشد میدیدم چه گندی زدیم...!

الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
 
*****************
 
بعضیا دوستیشون مثل دوستی تام و جری می مونه ....

از صبح تا شب می زنن دهن همدیگرو سرویس می کنن ؛

ولی .... بدون هم نمیتونن زندگی کنن ... !!!
*****************
خدایا به هر که دوست میداری بیاموز که اس ام اس 10 تومان بیشتر نیست
 
و به هر که بیشتر دوست میداری بیاموز
 
 
که ارزش یک دوست بیش از 10 تومان است !
*****************
 
این سوال مدتیه ذهنم رو به خودش مشغول کرده:
 
این عربها "چ" ندارن، چه طوری عطسه می‌کنن؟
*****************
 
کاش میشد هر شب از خودمون 1 سی سی خون بگیریم
 
بریزیم تو یه نعلبکی بذاریم کنار تخت!
 

که این پشه ها بشینن عین بچۀ آدم بخورن دست از سر ما بردارن!!
*****************
 
چند روز پیش به مادر بزرگم گفتم  بیا بریم فیس بوک یه کم حال کنیم .
 
گفت:من پام درد میکنه خودت برو .
 
امشب به بابا بزرگم میگم : اقا به مادر میگم نمیاد بریم فسک بوک عشقو حال کنیم.
 
میگه برو ماشینو روشن کن خودم باهات میام!!
 
*****************
چرا اگه به کسی بگن جوجویِ من...
 
پیشی من..
 
وموشی و ازین کلمه ها طرف خوشش میاد...

امّا اگه بگن حیووون عصبی میشه...؟!

مـگـه جـفـتـشـون یـکـی نـیـسـتـن....؟
 
*****************
خدایا میگم، شما که که با یه سکه پنجاه تومنی، دفع هفتاد بَلا می کنی...
 
چقدر بدیم کلا بی خیال شی ؟!
 
*****************
 
هر چی بیشتر این ماهواره رو زیر و رو می کنم
 
بیشتر به این نتیجه میرسم که:
 
مدیونم اگه یه آلبوم ندم بیرون!!!
 
 
*****************
دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم
 
بلندگو بگیرم دستم بگم :
 
راننده پژو حرکت کن!
 
مگان!! سرت رو بنداز پایین ! مگه خودت خواهر مادر نداری !؟
 
ماکسیمای مشکی ؟ شیطون دخترای قشنگی سوار کردی!؟
 
206 صندوق دار آهنگت خیلی قدیمیه...عوضش کن... !؟
 
...بنز مشکی ... بنننننننز ... فخر می فروشی ?!! بزن بغل !
 
*****************
 
 
تا وقتی‌ فیسبوکو کشف نکرده بودم:
.
.
.


.
.
.
.
.
.
.
.
نمیدونستم شمال تهران اینقدر جمیعت داره...

دانشگاه شریف و تهران این همه دانشجودارن...

همه هم حداقل ۳ تا زبان بلدن...

همه اروپا دیده و خارج رفته ان...

تازه یک سوم جمعیت تو فیس بوک مدل هستند...

یک سوم دیگه هنرمند اعم از خواننده

موزیسین

شاعرند..

بقیه عکاسن!!!

شعر آهنگ Do You Remember از Jay Sean


Do You Remember

Hey! Jay Sean
Yeah! Sean Paul
Let’s go ahh!
This one right here is for all the ladies
Ladies who want to take it back
(i don’t know what Sean Paul said)
Holler at them Jay

I’ve been thinking about you
And how we used to be then
Back when we didn’t have to live we could start again

There’s nothing left to say
Don’t waste another day
Just you and me tonight
Everything will be okay
If it’s alright with you then it’s alright with me
Baby let’s take this time let’s make new memories

Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Let's bring it back (Bring it back!)
Let's bring it back (Bring it back!)
Let's bring it back (Bring it back!)
Let's bring it back (Bring it back!)
Let's bring it back

(Yo Jay Sing for these ladies!)

So long since you’ve been missing
It's good to see you again
How you how you doing
And how about we don’t let this happen again

There's nothing left to say
Don’t waste another day
Just you and me tonight
Everything will be okay
If it's alright with you then it’s alright with me
Baby let's take this time let’s make new memories

Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Let’s bring it back (Bring it back!)
Let’s bring it back (Bring it back!)
Let’s bring it back (Bring it back!)
Let’s bring it back (Bring it back!)

Yo ay girl yo bring it back to the time when you and me had just begun
When I was still your number one
Well it might seem far-fetched baby girl but it can’t be done
I’ve got this feeling fire blazing and it’s hot just like the sun
Know you feel it too my girl just freeze up and the …
(skipping so many lines can’t understand)
That’s what I heard that’s what I heard that’s what I heard word girl

There’s nothing left to say
Don’t waste another day
Just you and me tonight
Everything will be okay
If it’s alright with you then it’s alright with me
Baby let’s take this time let’s make new memories

Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Do you remember do you remember do you remember
All of the times we had
Let’s bring it back (Let’s bring it back)
Let’s bring it back (Bring it back)
Let’s bring it back (Let’s bring it back)
Let’s bring it back (Oh)
Let’s bring it back

.....Blue Band .....

سلام . امروز اومدم که چند تا عکس از گروه موسیقی که خیلی بهشون علاقه دارو واستون بذارم. دوست دارم نظرات شما رو هم در مورد این گروه بدونم. اسم این گروه Blue هستش.


Antony Costa





به ترتیب از راست به چپ : Lee Ryan ; Antony Costa ; Simon Webbe ; Duncan James










این هم یکی از شعرای آهنگاشون به اسم One Love که من عاشقشم.



One love

It's kinda funny how life can change
Can flip 180 in a matter of days
Sometimes love works in mysterious ways
One day you wake up gone without a trace

[bridge]
I refused to give up
I refused to give in
You're my everything
I don't wanna give up
I don't wanna give in, oh no
Everybody sings

[chorus]
One love - for the mother's pride
One love - for the times we cried
One love - gotta stay alive
I will survive
One love - for the city streets
One love - for the hip-hop beats
One love, Oh I do believe
One love is all we need

Late at night I'm still wide awake
Feel this is far more than I can take
I thought my heart could never break
Now I know that's one big mistake

[bridge]

[chorus]

Baby, just love me love me love me
Baby, just hold me hold me hold me
Oh, love me love me love me, Oooh

[chorus]

دوستت دارم . . . . . . .

وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم

سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی
---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ..

صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی ..پیشونیم رو بوسیدی و

گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری

.بعد از کارت زود بیا خونه

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی 40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم

تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی .باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری

تو درسها به بچه مون کمک کنی

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم تو همونجور که بافتنی می بافتی

بهم نکاه کردی و خندیدی

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی 60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی...

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود

---------------------lllllllllllll---------------------

وقتی که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری..

نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد

---------------------lllllllllllll---------------------

اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو دوست داری

---------------------lllllllllllll---------------------

به کسی که دوستش داری بگو که چقدر بهش علاقه داری

و چقدر در زندگی براش ارزش قائل هستی

چون زمانی که از دستش بدی،

مهم نیست که چقدر بلند فریاد بزنی

اون دیگر صدایت را نخواهد شنید